سه شنبه روز ورود کبوترانی به شهری خواب بود تا با بال هایشان به صورت برخی بزنند و بیدارشان کنند.
مردم هم برخی خواب و...برخی بیدار.
بیدار ها میگفتند: "نه سازش نه تسلیم، نبرد با امریکا"
و خواب ها دنبال بازی بودند. توجهی به جمع نداشتند و اعصابشان....
بیدار ها گاه گریه میکردند و گاه با تاملی بر عمق بیداری خود می افزودند.
270 کبوتر با دستانی که حداقل بیشتر از برخی از ما باز بودند امدند.
شعار های تابلو ها فریاد میزدند:"آن ها با دستان بسته زیر بار ننگ امریکا نرفتند ما که دستانمان باز است چه؟"
و دیروز فریاد میزدیم:"دولت تدبیر ما، بصیرت ، بصیرت"
تشکر میکنیم از نهاد هایی که خیلی(؟) زحمت کشیدند برای نظم ابتدای برنامه .البته انتظار چنین جمعیتی برای این برنامه دور از ذهن شاید بوده اما خب تدابیر باید بیشتر میبود..
گاه یاد سال های انقلاب میافتادم با ان دست زنجیر کردن های مرد ها برای نظم جلسه و دیگر برای درست کردن مسیر ویژه ای مخصوص خواهران و....
شعار اصلی سه شنبه نبرد بود که بازتابش را خیلی در صدا و سیما ندیدیم..خب طبیعی است...
روز عجیبی بود.افراد سرشناسی امده بودند اما...
خوب موقعی امدید ای شهدا..بیدارمان کردید...خدا کند دیگران هم بیدار شوند.
در انتها میگویم که ای رهبر فرزانه ما شما از حضور مردم تجلیل کردید اما بدانید شعار ما در ان روز این بود"این همه لشکر امده به عشق رهبر امده"